بهساي كوچك من وقتي كه نوزاد بود
عروسك قشنگ من، قرمز پوشيده تو رختخواب مخمل، آبي خوابيده يه روز مامان رفته بازار، اونو خريده قشنگتر از عروسكم ، هيچكس نديده عروسك من، چشماتو وا كن وقتي كه شب شد، اونوقت لالا كن دختركم الان ساعت نزديك سه ...
نویسنده :
مامان سعيده
12:46